ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
میان های های گریه گفتم دوستت دارم
از این دنیا گذشتم ای ز جان بهتر خداحافظ
برای آنکه دردم کم شود از من نهان گشتی
ولی با رفتنت شد دردم افزون تر خداحافظ **
تو گرم مهربانی ها شدی آری نمی دانی
به آتش می کشد من را هنوز آذر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ
تنم می سوزد از تب سالها اینگونه خوابیدم
در آغوش غمت با دیدگانی تر خداحافظ
به محض آنکه چشمم روی هم آید تو را بینم
نمی دانی چه دارم می کشم یکسر خداحافظ
سکوتم بغض بی حدیست جاری تا به روز حشر
سکوتت جور پنهانیست ای دختر خداحافظ
صدای در شنیدم باز کردم غصه ای نو بود
به خواری گشته ام بازیچه ی این در خداحافظ
به محض آنکه گفتم می روم با خنده ای گفتی
برو هر جا که می خواهد دلت بهتر خداحافظ
عشق آن مداری است که روان بی آرام بر دایره اش تن به مرزهای سپهر می ساید و درون چرخش پرگارش دورترین غایت ها به هم می رسند
خیلی قشنگ بود
اگر بر من نمی گویی کلامی ، همین حالا خداحافظ
اگر از من نمی جویی سراغی ، همین حالا خداحافظ
خداحافظ که دیگر ما بهم دینی نداریم
نه عشقی نه احساسی نه تقدیری نداریم
همین جا می کنم عشق تو را دفن
که آخر خود بگویی من پشیمانم پشیمانم پشیمان!!
بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم.
واسه من دنیا یکی بود و او نفس من بود....دلیل وجود اشکام همینه نفس من کو؟؟؟؟!!!ء
66206 بازدید
15 بازدید امروز
4 بازدید دیروز
219 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian