×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

آخرین سنگر سکوته

× روزگاریست که شیطان فریاد میزند آدم پیدا کنید سجده خواهم کرد
×

آدرس وبلاگ من

mohsenhacker.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/mohsenhacker

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ????? ??? ??? ????? ??????

ديگر نيا...ء

نیا ...  دیگر دل به نبودنت عادتی دیرین کرده است

نیا ... بگذار که خاطره  آن روزهای شیرین  به  شیرینی عسل بماند

میدانم ..باز هم که بیایی ماندنی نیستی

هزار بار ، هزاران هزار بار هم که بیایی ... برای من نمی مانی ...

دلت جای دیگریست آخر ...

حکایت تو برای من ، حکایت همان پرنده ایست که اگر دلش نباشد هزار قفس هم بسازی باز میپرد ...

قصه، قصه اجبار نیست، حرف، حرفِ دل شیداست ...

و تو چه میدانی شیدایی چیست !

روزگاری از میان آواز چلچله ها، سرود باران برای هم آغوشی با زمین

از میان فریاد مجنون به عشق لیلی؛ من فقط صدای پای تورا عاشقانه می شنیدم ...

صدای پای تو از هر آوازی برای من خوش آهنگ تر بود .

نه ... دیگر نیا ... بگذار نداشتن یک هم نفس فقط برایم حسرتی شیرین باشد !!!

تا همنفسی که شیرینی را برایم به حسرت تبدیل کند .

میخواهم خود را زندانی عادت ها کنم ...

زندانی عادتهایی که بوی تعفن میدهد ، بوی ناه کوچه بی عبوری که خوابش برده ...

میخواهم برده عادت های غلط ، شوم ، یا نمیدانم ... هر چه که تو اسمش را میگذاری بشوم ...

اما تو دیگر نیا ...

دیگر از عشق هم کاری نمی آید . ...   








سنگی بزرگ

سری زخمی

دلی دلواپس و

چشمی بی فروغ

و فریاد های بی صدا ...

این منم

مردي  در انتهای سکوت...ء





این  روزها  دلم  دیگر تاب دیدن  تو را ندارد

نیا 

دیگر بی تو  می توان سر کرد نیا

دیگر چشمهایم  بی تو  توان دیدن ندارند

نیا 

نیا 

که  دیگر چشمی نمانده  است که  ببیند

نمانده سویی که  به  سوی بی سوی تو  بنگرد

نیا

آب دیگر توان  جاری شدن ندارد

گوشهایم کر- چشمانم کور

آب

خرداد

اردیبهشت

چقدر رنج گرفتی از من اردیبهشت 

مرا آب نهاد

اما  خود سیراب بود

مرا تشنه  کرد

خود سیراب بود

عطش دارم

آب می خواهم

 

صدای تو هنوز درگوشم  می پیچد

جان...

چشمانم بی سو و گوشهایم دیگر صدایی نمی شنود

نیا  دیگر به  خوابم  نیا خسته  ام

دیگر نیا.................ء






براي او

نفس ميكشم تا بجاي مرده خاكم نكنند

 اين است حال و روز من

 ديگر هيچ مپرس....ء


دوشنبه 11 مهر 1390 - 12:24:36 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ava

avaab

http://mum.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 13 مهر 1390   4:48:39 PM

اون روز که دستهای من

پر شده بود از التماس

تو اون روزا  کجا بودی

که ادعات تا به هواست

http://delkhoshi.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 12 مهر 1390   10:07:24 AM

فاصله تنها یک حرف ساده بود ...

یادت باشه...

دل اگه دل باشه ، و محل محبت . هیچ اتفاقی  

ذره ای هم  از محبتش کم  نمیکنه...

 و فاصله ها بهانه  ای به دستش نمیدند...

آخرین مطالب


بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم.


برایت تاسف میخورم


برگرد


معرفت


معرفت


دوستون دارم


حيف


........


واسه من دنیا یکی بود و او نفس من بود....دلیل وجود اشکام همینه نفس من کو؟؟؟؟!!!ء


حسین پناهی


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

66242 بازدید

28 بازدید امروز

23 بازدید دیروز

110 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements