دلم تنگ است
نفس میکشم تا به جای مرده خاکم نکنند !
اینگونه است حال من ، دیگر چیزی نپرس
در خودم پیچ می خورم هرشب؛هر طرف مثل دود سیگارم
خسته ام از تمام آدم ها؛باز هم با وجود سیگارم
دیدن چهره های رنگارنگ ؛دکه ی روز نامه های قشنگ
مانده ام در شلوغ شهر فرنگ؛چه کنم در نبود سیگارم
پرسه های مدام غم گونه؛حرف های غریب و وارونه
بغض هایی که باید آب شوند ؛لای ابر کبود سیگارم
بین این سنگ ها و ماشین ها؛ باز هم حس رفتنم سبز است
می روم در خودم صعود کنم؛باز هم با فرود سیگارم
طعم شیرین تلخ ثانیه ها؛لحظه ی انفجار این ریه ها
خسته ام از تمام زاویه ها؛غیر خط عمود سیگارم
وقت آن است فکر دار کنم ؛نفس خسته را قمار کنم
باید از شهرتان فرار کنم ؛عاقبت مثل دود سیگارم
مرا با لباس عشق در خاک گذارید تا بفهمد تا آخرین
لحظه زندگی رنگ عشق او به تن داشتم.چشمان مرا باز گذاریدتا در یابدچشم در راه نگاه
زیبای او بود تا لحظه مرگ.دستان مرا باز گذارید تا ببیند تا آخرین نفس تشنه
آغوش گرم او بودم.براي او:به خوابم نیا...خوابم را،رنگی میکنی و روزم را سیاه ـ سفید
مرا پناهی جز خواب نیست؛بی پناهم نکن
سلام محسن عزیز
هر وقت وبلاگتئ خوندم دیدو حرفهای دل منو گفتی منم دیگه چیزی توی وب خودم ننوشتم و توی کف شعرها مطلبهات بودم
بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم.
واسه من دنیا یکی بود و او نفس من بود....دلیل وجود اشکام همینه نفس من کو؟؟؟؟!!!ء
66229 بازدید
15 بازدید امروز
23 بازدید دیروز
97 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian