نمیدانم چرا رفتی
نمیدانم چرا !!! شاید خطا کردم
و تو ... بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی
نمیدانم کجا ؟! تا کی ؟! برای چه ؟! چرا رفتی !؟
بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد
و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمی داشت ،
تمام بالهایش غرق در اندوه غربت شد
بعد از رفتن تو آسمان چشمهایم خیس باران بود
و بعد از رفتن تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت
و من بی تو هزاران بار در لحظه ، خواهم مرد
براي او
من چشمهایـــم را بستم و تو قایــم شدی ..
من هنـــوز روزها را می شــمارم!..
و تـــو پیدا نمیشوی !..
یا من بازی را بلــد نیستم !
یا تو جر زدی !
کاش می آمد و از دور تماشا می کرد
آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد
------------------------------------------
کاش ســـــــــــــــــــــــــــــــــــکـــــــــــــــــــــــــــــوت سکوتش را می شکست
ها خوب بي سر حال سر حال خوش و رفيقش بيين
کجایی محسن جان دلمون برات تنگ شده
دااااااااااای.کوچو بی؟ حالش خوب بی؟
محسن معلومه چته ؟چرا بد وبيراه ميگي؟راستي بهت بگم كه ديروز ديدمش.. و تو به من فحش هم بدي من دوست دارم
بر من گذشتی
سر بر نکردی
از عشق گفتم
باور نکردی
دل را فکندم
ارزان به پایت
سودای مهرش
در سر نکردی
گفتم گلم را
می بویی از لطف
حتی به قهرش
پرپر نکردی
دیدی سبویی
پر نوش دارم
با تشنگی ها
لب تر نکردی
یادت به هر شعر
منظور من بود
زین باغ پر گل
منظر نکردی
هنگام مستی
شور افرین بود
لطفی که با ما
دیگر نکردی
بي شعور. اولا كارت بفرس دوما خاله خرسه كه كي بو؟؟؟؟؟
اگه با خاله خرسه دوست شدی ...
هشیار باش و لحظه ای غفلت نکن ...
این روزها اینجور دوستی ها زیاد شدند ...
هدر دادن لحظاتِ عمر ، کشتن زندگیست ...
دوست داشتنِ زندگی، با قدر دانستن لحظاتِ آن معنی پیدا می کند ...
برنامه ات برای قدر دانستن این لحظات چیست ؟
چه حرف بی ربطیست
که مرد گریه نمی کند!
گاهی آنقدر بغض داری
که فقط باید مرد باشی
تا بتوانی گریه کنی...
آره عيسي عزيز. نميتونم فراموشش كنم.داغونم
سلام محسن جان نبينم غمگيني ميشه بگي چي شده داري از رفتن او حرف ميزني؟ نكنه اون.......
آنقدر دلم را شکسته اند که تمام راه های منتهی به دل خراب شده و
چندیست تابلو زده ام کارگران مشغول کارند آهسته برانید
نه برای دل شکسته ام
برای شما گه از زخم دلم زخم بر ندارید
اما اگر تو زاده شدی با من
از پیش من چگونه سفر کردی
چون چشم من همیشه ترا می جست
از چشم من چگونه حذر کردی ؟
سپاس ترا دلدارمرا ترک نموده
یادگاری زتو در جان ودلم ماند و برفتی
دلم شکستی و رفتی ، دلت شکسته مباد
دَرِ امید ، چو من بر رخ تو بسته مباد
مرا به آتش هجران ، اگر چه بنشاندی
دو چشمت از غم هجران به خون نشسته مباد
بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم.
واسه من دنیا یکی بود و او نفس من بود....دلیل وجود اشکام همینه نفس من کو؟؟؟؟!!!ء
66209 بازدید
18 بازدید امروز
4 بازدید دیروز
222 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian